تسخیرِ باستیلِ قرنِ بیستم، آزادی و برابری برای زنان است
محسن هشترودی
در جشن روز ۱۴ ژوییه در سفارت فرانسه در تهران

فراموشی، مرگِ مبارز است
سومین سالگرد قتل حکومتیِ مهسا امینی، که آغازگر جنبش «زن، زندگی، آزادی» و خیزش انقلابی ایرانیان در سراسر جهان بود، با حضور خانوادهها و مردم بر مزار جانباختگان و گرامیداشت یاد آنان همراه شد. حکومت اما بار دیگر با اعدام، مرگ، اعتصاب، دستگیری و فشارهای مضاعف به استقبال یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران رفت.
اعدام، ابزار حکومت برای سرکوب
مهران بهرامیان ۳۲ ساله، بازداشت در ۱۴۰۱ به اتهام «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی»، اعدام در ۶ شهریور ۱۴۰۴ (چند روز پیش از سومین سالگرد قتل مهسا). پیکر او به خانوادهاش تحویل داده نشد. فاضل بهرامیان (۳۵ ساله) ، برادر مهران نیز به اتهام مشابه به اعدام محکوم شده است.

از زمان قتل مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱، دستکم ۲٬۹۱۰ نفر در ایران اعدام شدهاند که از این تعداد، ۸۳ نفر زن بودهاند. عباس کورکوری (شهروند معترض در ایذه) در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۵ به اتهام «محاربه» و «افساد فیالارض» اعدام شد. شریفه محمدی، فعال کارگری، پس از محکومیت به اتهام «بغی» (قیام مسلحانه)، با حکم اعدام مواجه است.
اعتصاب و اعتراض زندانیان سیاسی
زندانیان در زندانهای مختلف ایران، با صدور بیانیههایی بر لزوم همبستگی ملی و پایان دادن به جمهوری اسلامی تأکید کردهاند.
رضا محمدحسینی (۷ سال زندان به اتهام شعارنویسی)، در بیانیهای اعلام کرد: «ما زندهایم و میمانیم تا صدای بیصداها باشیم، تا نام مهسا و همه جانباختگان راه آزادی را زنده نگه داریم.» زرتشت احمدی (کارمند شهرداری و کنشگر سیاسی) بر ضرورت اتحاد برای نجات ایران تأکید کرد.
حسین رونقی (روزنامهنگار و وبلاگنویسِ محبوس) از ۱۴ شهریورماه دست به اعتصاب غذا زده است و جانش در خطر است.

فاطمه سپهری (بانوی محجبه و فعال سیاسی همسرش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و حضانت فرزندانش به پدرِ شوهرش -ولیِ شرعی سپرده شد.) با وجود بیماری شدید در اتاقی بدون پنجره محبوس است: من شوهر و فرزندانم را فدای آزادی نکردم که دنبالهروی آرمانهای خامنهای باشم.

زینب جلالیان (فعال سیاسی کرد)، زندانی محکوم به حبس ابد در پیامی از زندان یزد تاکید کرد: «مرگ واقعی برای یک مبارز زمانی است که از یاد مردم برود.»

رضا خندان (فعال سیاسی)، همسر نسرین ستوده، (حقوقدان و فعال حقوق بشر برجسته)، در مصاحبهای از زندان اوین، شرایط سخت بازداشت، خشونت سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی و نقض گسترده حقوق انسانی در زندان را شرح داد. او تأکید دارد که مردم ایران در برابر بیعدالتی سکوت نمیکنند.
در خارج از زندان، گزارشها از شهرهایی مانند سقز و دیواندره حاکی از اعتصابهای گسترده بازار در سالگرد مهسا امینی است.

ایستادگی مردم و روایتهای ساختگی رژیم
حربهی جمهوری اسلامی، سرکوب است و حربهی جوانان ایران با الهام از مجیدرضا رهنورد (معترض ۲۳ ساله که در آذر ۱۴۰۱ اعدام شد) شادی است. رهنورد لحظاتی پیش از اعدامش تاکید کرد: «دوست ندارم مردم سر مزارم گریه کنند و برایم قرآن بخوانند، شادی کنند و آهنگ شاد پخش کنند.» در روزهای اخیر، جوانان با علم بر سرکوبِ حکومتی، از رقص در کنسرتهای موسیقی (شیراز و دیگر شهرها) و برپایی مراسم پایکوبی در کافههای زیرزمینی دریغ نکردند.
علاوه بر سرکوبها، زندگی روزمره مردم ایران زیر سنگینترین فشارهای اقتصادی، قطعیهای گسترده آب و برق و مشکلات ناشی از ناکارآمدی حاکمان جمهوری اسلامی میگذرد.