میان دو آتش؛ سفر به ایران در سایه‌ی جنگ

گزارشی از سفر فریبا هشترودی به ایران، پیش و پس از ۲۳ خرداد

فریبا هشترودی قرار بود روز دوشنبه ۲۶ خرداد از ایران بازگردد، اما سه روز پیش از آن، در پی «حمله‌ی غافلگیرکننده»‌ی اسرائیل، حریم هوایی کشور بسته شد.

او از یک ماه پیش در تهران بود با برنامه‌ای فشرده: رونمایی از کتابخانه‌ی آثار فرانسوی، که از سوی بنیاد محسن هشترودی به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهدا شد، و پی‌ریزی پروژه‌ی جایزه‌ی ریاضی میرزاخانی–هشترودی با پشتیبانی سِدریک ویلانی.

این ابتکارها با استقبال گسترده‌ی دانشگاهیان و جامعه‌ی علمی ایران روبه‌رو شده بود. روند ثبت رسمی بنیاد محسن هشترودی نیز در این سفر از سر گرفته شد.

هدف دیگر این سفر، ارزیابی میدانی نیازهای فوری دانشجویان و هنرمندان جوانی بود که از قربانیان سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به شمار می‌رفتند و همچنان در شرایط دشواری به سر می‌بردند.

کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران – گفت‌وگو با آسیانیوز پس از اهدای کتابخانه آثار فرانسوی از سوی بنیاد هشترودی

دانشگاه تهران – مقابل سالن آمفی‌تئاتر محسن هشترودی، پیش از جلسه‌ برای جایزه ریاضی

انجمن محسن هشترودی همچنین قصد داشت گزارشی از دو سال کمک‌رسانی به دانشجویان ایرانی ارائه دهد؛ کمکی که با گردآوری مردمی در خارج از کشور تأمین شده بود.

فریبا در این سفر گفت‌وگوهای مفصل و روشنگرانه‌ای با کنشگران برجسته‌ی حقوق بشر و اعضای جنبش دانشجویی انجام داد؛ حرکتی که گرچه به زیرزمین رانده شده، اما هنوز زنده و پویاست.

در یکی از این دیدارها، روز پنج‌شنبه ۲۲ خرداد، دانشجویان اخراجی از دانشگاه‌های ایران که در سال ۱۴۰۱ به دلیل اعتراضات دانشجویی کنار گذاشته شده بودند، مراتب سپاس خود را از بنیاد مو-ها و مردم فرانسه به خاطر گردآوری مالی ابراز کردند. یکی از آن‌ها گفت:

«این حمایت بی‌نظیر بود. به لطف آن توانستیم از خودکشی، ازدواج اجباری، و بسیاری فجایع دیگر جلوگیری کنیم.»

دیدار با نمایندگان جمع دانشجوییِ مورد حمایت بنیاد محسن هشترودی – لحظه‌ای آکنده از احساسات مشترک

اما ساعت سه بامداد جمعه ۲۳ خرداد، بمب‌ها بر سر ایران فرود آمدند. با آغاز این حملات، دوران هرج‌ومرجی شروع شد که بی‌پناه‌ترین و آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه، نخستین قربانیان آن شدند.

کنشگران دموکراسی‌خواه –که بسیاری‌شان سال‌ها زندان کشیده‌اند– این تجاوز خارجی و نقض آشکار حقوق بین‌الملل را محکوم کردند و از سکوت یا حتی پذیرش ضمنی آن از سوی کشورهای غربی انتقاد نمودند.

فریبا ناگزیر به ترک اضطراری تهران شد و در یکی از استان‌ها پناه گرفت. از آنجا تا پیش از قطع کامل اینترنت، به فعالیت ادامه داد؛ هم در رسانه‌های بین‌المللی و هم در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با نام کاربری  @FHachtroudi، و همچنین در گفت‌وگویی با نشریه پاری‌مچ (Paris Match) که در ادامه بازنشر شده است.

صدایی که خفه شد: برای آزادی فوری سیسیل کولر و ژاک پاریس

یکی از مهم‌ترین اقدامات در این سفر، که متأسفانه ناتمام ماند، فراخوانی برای آزادی فوری سیسیل کولر و همسرش ژاک پاریس بود؛ نامه‌ای که به قلم سِدریک ویلانی نوشته شده و قرار بود برای امضا به سندیکای ملی معلمان مدارس متوسطه در ایران ارائه شود.

توافق اولیه حاصل شده بود، آن هم با پشتوانه‌ی شجاعت یک انسان با ایمان و حمایت‌گر دیرینه‌ی بنیاد محسن هشترودی.

پس از سفری طاقت‌فرسا و ۴۸ ساعته، فریبا سرانجام در تاریخ ۲ تیر از طریق ارمنستان به فرانسه بازگشت.

از آن زمان، او به طور مرتب در رسانه‌ها حاضر می‌شود تا پژواک خشم و یأس جوانان ایرانی باشد؛ جوانانی که بار دیگر از سرنوشت خود محروم شده‌اند.

یکی از مسئولان مجمع دانشجویی حامی انجمن، در تماس تلفنی پس از بمباران‌ها گفت:

«این جنگ، مردم را له کرده. بمب‌ها ده‌ها بی‌گناه از جمله کودکان را کشتند.

این ما ایرانیان هستیم که باید آزادی‌مان را با دستان خود به چنگ آوریم.

ما جوانان، پیش‌قراول این نبرد خواهیم ماند. هیچ‌کس قرار نیست پیروزی ما را بدزدد!»

S’abonner
Notification pour
guest
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل

0 نظرات
Le plus ancien
Le plus récent
Commentaires en ligne
Afficher tous les commentaires